چگونگي اجراي طرح كيف در مدرسه

در رشد و توسعه كشور نقش آموزش به ويژه آموزش ابتدايي بسيار مهم مي‌باشد و مي‌بايست جدي گرفته شود و براي امر مزبور مسولان و معلمان دلسوز و آگاه به صورت تخصصي تربيت شوند. در اين راستا بايد فضاي آموزشي زيبا براي اين مدارس طراحي كرد و مديريت آنها را به افراد آگاه و باتجربه سپرد.

اکثر اولیا نمی‌توانند در منزل با روشهای جدید تحصیلی به فرزندان خود آموزش دهند و مدرسه بدون کیف این امکان را پدید آورده است که دانش‌آموز در مدرسه با نظارت مربی و معلم خود به یادگیری و تمرین دروس بپردازد. البته خانواده‌ها می‌توانند در منزل با دانش‌آموز خود تمرین کنند ولی برای این کار اجباری وجود ندارد. براي همين آموزشگاه فوق اجراي كيف در مدرسه را براي پايه ي اول ابتدايي از سال تحصيلي  90-89 به اجرا در مي‌آورد .به اميداينكه ما را در  اين زمينه‌ها  ياري رسانيد.

اهداف و مزاياي كيف در  مدرسه

1- بهبود كيفيت آموزشي

2- ارتقاي توان علمي دانش‌آموزان

3- هم انديشي و همدلي در حل مسايل و مشكلات آموزشي و رفع دوگانگي آموزشي

4- سبكي كيف و رفع هرگونه مشكلات جسماني

5- رسيدن رشد فكري دانش‌آموزان به روش رشد بارش مغزي و روش اكتشافي

6- برخورداري از سايت كامپيوتر و پايگاه اينترنتي

7- اجراي الكترونيكي كتب درسي با هدف كاهش شمار كتاب كاغذي

8- برخورداري از سيستم آموزش پيشرفته

9- رسيدگي تكاليف با نظارت دبير

10- بهره‌مندي از سيستم مدرنيته و كنترل كلاس‌ها

طرح كيف در مدرسه

در حال حاضر طرح مدرسه بدون کیف در بسیاری از کشورهای دنیا در حال انجام است و سوابق نشان می‌دهد تمامی کشورهای پیشرفته در مباحث علمی از این شیوه بهره‌مند بوده‌اند. به عنوان مثال آلمان از جمله کشورهایی است که با اجرای این طرح توانسته است در زمینه پرورش دانش‌آموزان مستعد و خلاق موفق عمل کند.

 اينك مدتی است که شیوه‌های آموزشی کشور دستخوش تغییراتی شده است که بسیاری از آنها نقش زیادی در یادگیری دانش‌آموزان دارد. مسوولین نظام آموزشی کشور در تلاش هستند تا با بهره‌گیری از آخرین علوم روز به مرحله‌ای از آموزش برسند که دانش‌آموز بتواند براساس شرایط زمانی و ارتقای سطح کمی علوم به یادگیری بپردازد. یکی از این روشها «مدرسه بدون کیف» است. در این طرح، کلیه فعالیت‌های آموزشی مختص دانش‌آموزان مقطع ابتدایی و پیش دبستانی بر اساس سیاستهای سازمان آموزش و پرورش صورت می‌گیرد ولی دانش‌آموز، کتاب یا لوازم التحریری با خود به محل تحصیل حمل نمی‌کند. در این طرح سیاست به گونه‌ای تعریف شده است که تدریس، تمرین و تکلیف درسی دانش‌‌آموز تنها در محل مدرسه صورت مي‌پذیرد و دانش‌آموز در منزل چندان درگیر مسائل درسی نمي‌شود.

در كشور ما طرح كيف در مدرسه به طور کامل تحت نظارت و بررسی وزارت آموزش و پرورش می‌باشد و نزدیک به 3 سال است که در اصفهان (در برخی از مدارس) در حال اجراست. در تهران نیز این طرح تا حد زیادی اجرا شده و در سال تحصیلی آينده هم بسیاری از مدارس دیگر به جمع فعالان این طرح خواهند پیوست. طرح بدون کیف باعث خواهد شد دانش‌‌آموزان، کلیه امور تحصیلی خود را تحت نظارت مربیان و معلمان مجرب در محیط آموزشی انجام دهند.

در ابتدا اين طرح چندان مورد توجه مردم نبود اما با توجه به ارزش و تاثیر آن در کودکان، از سوی خانواده‌ها نیز مورد استقبال قرار گرفت به نحوی که از مدتها پيش، ثبت نام دانش‌آموزان برای شروع سال تحصیلی آتيه رزرو مي‌شود. مدارک و کارنامه دانش‌آموزان مشغول به تحصیل در این مدارس با دیگر دانش‌آموزان تفاوتی ندارد حتی از جهت سطح معلومات، این افراد با توجه به فراگیری علوم روز و انجام پروژه‌های تحقیقاتی و از نظر رشد اجتماعی نیز در سطح بالاتری قرار دارند.

طرح كيف در مدرسه با عنوان «مدرسه بعد از مدرسه» نيز ناميده مي‌شود و يژه دانش‌آموزان مقطع ابتدايي است. در اين طرح دانش‌آموزان پس از تعطيلي مدرسه، تكاليف شان را زير نظر معلم شان در مدرسه انجام مي‌دهند و بعد از آن به خانه مي‌روند. بهبود كيفيت آموزشي، ارتقاي توان علمي دانش‌آموزان، هم انديشي و همدلي در حل مسايل و مشكلات آموزشي و رفع دوگانگي آموزشي از محاسن اين طرح اعلام  مي‌گردد..

اهميت آموزش ابتدايي

برای توسعه کشور باید بفهمیم آموزش ابتدایی تا چه اندازه مهم است، این آموزش‌ها باید جدی گرفته شوند و برای آنها معلمان ویژه تربیت شود، باید فضاهای زیبایی برای این مدارس طراحی کرد و مدیریت آنها را به افراد آگاه، بصیر و باتجربه سپرد. جایگاه مدارس پایه یا مقاطع ابتدایی  را نه تنها در سرنوشت تحصیلی فرد، بلکه در کلیت توسعه یافتگی یا عقب ماندگی یک جامعه نشان می‌دهد. میزان اهمیت آن را مي‌توان با توجه به مفاهیمی همچون مدرسه بدون کیف، دانش آموز محوری و فضای آموزشی هويدا ساخت.

مفهوم مدرسه بدون کیف:

الف: تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه: اگر ما دقیق به نقش‌های متفاوت مدرسه و خانواده توجه نداشته باشیم، این نقش‌ها در هم تداخل پیدا کرده و علاوه بر ایجاد مشکلات برای خود دانش‌آموز، مدرسه و خانواده را هم در برابر شکل ایفای نقش با مشکل مواجه خواهد کرد. مدرسه بدون کیف اگرچه بالا رفتن تکنولوژی آموزشی را به عنوان مهمترین پارامتر پیش روی ما قرار می‌دهد، اما معانی دیگری هم در این موضوع نهفته که اتفاقا آنها مهمترند. مدرسه بدون کیف به ما می‌گوید دانش‌آموز دفتر مشقش را به خانه نمی‌‌آورد و والدین او هم به ناچار وارد پروسه آموزش اجباری مجدد نمی‌شوند. در واقع والدین در کشور ما با به مدرسه رفتن فرزندانشان مجددا پا به پای آنها درس می‌خوانند و بخشی از نقش معلم و نیز بخشی از نقش دانش‌آموز را همراه با نقش پدری و مادری همزمان بر عهده می‌گیرند.

ب: مدرسه پیشرو: مدرسه پیشرو یکی دیگر از سویه‌های مفهوم مدرسه بدون کیف است که به دو موضوع تکنولوژی آموزشی و محوریت نیازهای دانش آموز قابل تفکیک است. وقتی از تکنولوژی آموزشی حرف می‌زنیم ناخودآگاه همه به یاد استفاده از رایانه می‌افتند، اما واقعیت این است که تکنولوژی آموزشی صرفا به این معنا نیست، بلکه این مسئله ابعاد گوناگونی دارد که شیوه تدریس، طراحی متون و مواد آموزشی و... را در بر می‌گیرد. به اعتقاد من طی سالهای اخیر قدم‌های مثبت و موثری در زمینه ورود تکنولوژی آموزشی به مدارس برداشته شده یعنی رایانه‌های زیادی تحت عنوان آزمایشگاه رایانه وارد مدرسه ها شده، چهره ظاهری متون آموزشی تغییر کرده، معلمان بیش از پیش زیر ذره بین هستند و به همین جهت مجبورند تا به روش‌های نوین آموزش مجهز شوند و...، اما فکر می‌کنم در مورد توزیع امکانات، رفتار صحیح با امکانات و مدیریت آنها هنوز با مشکلات جدی روبه رو هستیم.

با توجه به این اظهارنظر در یک تحلیل کلی می‌توان گفت تنها راه رسیدن به توسعه فراگیر و همه جانبه، تصحیح نظام آموزشی و بویژه ساماندهی آموزش‌های پایه است. حال برای آنکه بتوانیم بدرستی آموزش پایه‌ای را متحول کنیم، محتاج تکنولوژی به روز آموزشی هستیم، اما در جهت تحقق این هدف، صرفا با نو کردن چهره آموزش نمی‌توان تمامی راه را رفت، بلکه مدیریت عناصر و مظاهر نوین آموزشی خود بخش مهمی از ماجراست که در آن کنترل و مدیریت مالی، بازاندیشی در اهداف آموزشی، بالا بردن سطح دانش معلمان و مدیران و... اهمیت خواهد داشت؛ موضوعی که امروزه یکجا در مفهوم مدرسه بدون کیف جمع است.

دانش آموز محوری :

دانش آموز محوری نیز یکی از مفاهیم پایه‌ای نظام‌های آموزشی نوین است که در یک تعریف، این مفهوم هم در بحث مدرسه بدون کیف می‌گنجد به این معنا که امروزه دیگر نیازهای کودکان و همچنین نیازهایی که آنها در سالهای آتی در برخورد با مناسبات اجتماعی و زندگی فردی پیدا خواهند کرد، محور آموزش قرار می‌گیرد.

منظور از دانش‌آموز محوری جابه جایی با معلم محوری نیست، چرا که در نظام آموزشی به همان میزان که معلم محوری مخرب می‌تواند باشد، دانش‌آموز محوری هم مخرب است. معلم محوری در سالهای نه چندان دور آموزشی، خواست معلم و سلیقه او در نحوه آموزش و همچنین میزان دانش او را محور و معیار آموزش قرار می‌داد. پس از آن، عده‌ای فکر کردند که باید از این رویکرد گریخت و تا حد امکان به کودکان بها داد، ولی افراط در این موضوع هم این خطر را در پی داشت که تا حدودی منطق محوری و توجه به نیازهای واقعی دانش‌آموز از بین برود و بهانه‌های کودکانه را جایگزین آن کند، بنابراین در دانش‌آموز محوری این خواست کودکان نیست که سرنوشت آموزش را رقم می‌زند، بلکه شناخت از نیازهای اوست که در اولویت قرار می‌گیرد.

یکی از مصادیق مهم و شاخصه‌های اصلی دانش‌آموز محوری در نظام آموزشی فرار از انباشت حافظه است. يك صاحب نظر در این رابطه اعتقاد دارد: درباره نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه ملی بررسی‌های فراوانی بویژه از دهه ۱۹۷۰ به بعد انجام گرفته که نتایج این بررسی‌ها حاکی از آن است در عصر دانایی و دانش کنونی، سرمایه اصلی ملت‌ها ذخایر فکری آنهاست که در نظام تعلیم و تربیت پرورش می‌یابد، اما این سئوال مهم مطرح است که کدام آموزش و پرورش و با چه محتوا و روشی دارای چنین آثاری‌ست؟ ناگفته پیداست نظام آموزش و پرورشی که خلاقیت و ذهن و روحیه علمی و ابتکار و جست و جوگری را پرورش ندهد و تنها روی حافظه تکیه کند و فارغ التحصیلانی به جامعه تحویل دهد که حافظه‌ای پر مغز دارند ولی مغز فعال و خلاقی ندارند، قطعا جوابگوی کشوری که باید هر چه زودتر عقب‌ماندگی را با پرورش ذهن‌ها و مغزها جبران کند، نخواهد بود.

موضوع حافظه محوری و توجه روی حفظیات، چالشی ست که صاحب‌نظران روی آن توافق ندارند. برخی پرورش حافظه را سدی در مقابل قدرت تحلیل تصور می‌کنند و برخی دیگر به عکس، اما برای نگه داشتن جانب احتیاط و نیز رعایت اصل دانش آموز محوری، می‌توانیم بگوییم نباید از برخوانی اشعار، حفظ کردن واو به واو پاسخ سئوالات و... حالت اجباری به خود بگیرد، چرا که برخی دانش‌آموزان به شکلی ذاتی چنین کششی را در خود نمی‌بینند. باید به دانش آموز این فرصت را داد تا با هر روشی که خود می‌پسندد، مسئله را حل کند چرا که در این صورت نه تنها آموزش را برای او آسان کرده‌ایم، بلکه موجب بروز راه حل‌های دیگری هم شده‌ایم.

فضای آموزشی طرح كيف در مدرسه

یکی دیگر از مفاهیم اساسی آموزش و پرورش نوین تاکید بر فضای آموزشی‌ست که در ابعاد متفاوتی قابل بحث است. در فضای آموزشی پیش از پرداختن به ظاهر فضا، توجه به نظام سیستماتیک اهمیت دارد. به عنوان مثال در نظریه فضا، همه عناصر درگیر با آموزش در ارتباط با هم معنا پیدا می‌کنند و هیچ یک نمی‌توانند حضوری مستقل داشته باشند و اراده خود را تحمیل کنند، در واقع این برآیند کلی کار است که اهمیت دارد . موضوع بعدی این است که فضا رفتار ما را شکل می‌دهد، یعنی ما اگر بخواهیم که دانش‌آموزان درس بخوانند و تحلیلی قوی داشته باشند، بیش از اینکه آنها را نصیحت کنیم باید فضا را به شکلی طراحی کنیم که خود به خود برآیند آن درس خواندن باشد.

بنابراین می‌توانیم مفهوم مدرسه بدون کیف را هم نوعی از فضای آموزشی تلقی کنیم که در آن هیچ چیزی حرف اول را نمی زند، بلکه همه چیز دست به دست هم می دهد تا برآیند آن تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه، ارتباط سازنده این دو نهاد، پرورش قدرت خلاقه... و در نهایت توسعه و آبادانی کشور باشد.

همچنين برخي كارشناسان دوري از كتاب و پرداختن به جزوات را يكي از نگراني هاي خود در زمينه دانش‌آموز محوري مدارس ارزيابي مي‌كنند. آنها معتقدند نبايد به اين بهانه كه خواست و نياز دانش‌آموز اهميت دارد كتاب‌ها را لاغرتر و لاغرتر كنيم . زيرا در چنين رويكردي اين ترس وجود دارد كه در سال هاي آتي اساسا كودكان نتوانند با كتاب ارتباط بگيرند . بنابراين بايد به عكس عمل كرد به اين معني كه هراس دانش آموز را از انبوهي و قطوري كتاب ها ريخت و در عين حال به او چنين آرامشي داد كه آن چه معيار است برداشت و نگرش او درباره كتاب هاست نه خواندن واو به واو  و نمره بالاي قبولي در امتحان .

کیف سنگین مدرسه ؛ ممنوع

چرا دانش آموزان در موقع راه رفتن، مطالعه یا ورزش کردن و دهها فعالیت دیگر به سرعت خسته می‌شوند و قادر به ادامه کار نیستند؟ چرا دچار دلزدگی و بی علاقگی و حرکات بیش از حد غیر طبیعی و مزاحم می شوند. این عوارض خود به صورت یک دایره معیوب ، خسته را خسته تر و احتمالا رابطه فرد با محیط را دشوارتر می سازد.

علت اصلی این مشکلات را باید در طرز نشستن، ایستادن و راه رفتن و بسیاری از عادات ناصحیح وی مخصوصا حمل چیزهای سنگین مانند کیف سنگین پر از کتاب در یک دست یا آویخته بر شانه در یک طرف بدن جستجو کرد که در بدشکلی اندام نیز موثر است.

وقتی کوله پشتی سنگین باشد، کودک بیش از حد پشت را قوس دار می کند یا سروتنه را به جلو خم می کند تا بتواند وزن کیف را تحمل کند، این فشار روی عضلات گردن و پشت سبب خستگی بیش از حد و آسیب می شود. همچنین کوله هایی که یک بند دارند باعث عدم تقارن ستون مهره ها و اختلال در توانایی طبیعی گیرندگی ضربه به وسیله ستون مهره ای می شوند و باعث دردهای شانه، گردن و کمر در کودکان می‌شوند. اگر کودک کوله را بر روی یک شانه حمل کند، برای جبران وزن اضافی آن به طرف مقابل خم می شود که این مساله درد بخش فوقانی و تحتانی پشت و کشش عضلات شانه و گردن را به دنبال دارد. علاوه بر این بند باریک برخی کوله ها جریان خون و رشته های عصبی دست ها را تحت فشار قرار داده و سبب ضعف و گزگز بازو و دستها می شود.

انجمن کایروپراکتیک انتاریو در کانادا، معتقد است شاگردان مدارس ابتدایی نبایستی بیش از 10 درصد وزن بدنشان بار حمل کنند و در مورد شاگردان دبیرستانی این نسبت نبایستی بیش از 15 درصد وزن بدن باشد. بنابراین یک بچه 80 پوندی نباید بیش از 8 پوند حمل کند. این انجمن در مورد انتخاب کیف می گوید: از سبک ترین جنس مثل وینیل (Vinyl) یا کاموایی باشد.

بالای کوله پشتی نباید بالاتر از شانه ها قرار گیرد باید پهنایی معادل 2 اینچ (5 سانت) داشته باشد و نباید دور بازو جمع شود، یا در ماهیچه های شانه و بازو فرورفته و روی اعصاب منطقه تاثیر بگذارد.

بندهای کمری کیف (کوله پشتی) باید بتواند 50 تا 10 درصد وزن را از روی شانه و ستون مهره ها به استخوان لگن انتقال دهد، تا فشار روی استخوانها و مفاصل و ماهیچه ها مساوی شود. دانش آموزان باید چیزهای سنگین تر را نزدیک به محور مرکزی بدن طوری که نزدیک به مرکز ثقل بدن باشد قرار دهند. کوله پشتی خیلی سنگین که خیلی پایین نیز قرار گیرد، فرد را به جلو خم کرده و فشار بیش از حدی را به پشت وارد می آورد.

محققین شواهد روزافزون دردهای پشت محصلین را دلیل محکمی برای لزوم ایجاد محدودیت در وزن کوله پشتی های آنها می دانند.

بار سنگين تكاليف درسى

  عنوان تكليف خانگى دانش آموزان پديده جديدى نيست. مسأله اى است كه از ديرباز براى دانش آموزان، معلمان و اوليا در بسيارى از كشورهاى جهان مطرح بوده است.كوله پشتى دانش آموزان ايرانى از همين رو سنگين ترين حجم را دربرمى گيرد. انتقال دائمى معلومات بين مدرسه و خانه، تكيه بر محفوظات ، تمرين انفرادى و تمديد طولانى مدت آموزش از مدرسه به خانه و از معلم به والدين. مصداق چنين برداشتى يافته هاى دو پژوهشگر دانشگاه پنسيلوانياست. براين اساس در بين ۵۰كشور جهان معلمان سه كشور ايران، تايلند و يونان بيشترين تكاليف خانگى را به دانش آموزان مى دهند. در مقابل، دانش آموزان سه كشور ژاپن، چك و دانمارك كمترين ميزان تكليف خانگى را دارند.

چگونگى تكليف شب در ايران، از جمله مسائل آموزشى است كه به علت درگيرى والدين، دانش آموزان و معلمان، داراى اهميت و حساسيت ويژه اى است. به طورى كه عدم انجام تكاليف دانش آموزان مشكلات عمده اى براى آموزگاران دوره ابتدايى فراهم ساخته. براساس نظريات كارشناسان، تكاليفى كه معمولاً براى دانش آموزان تعيين مى شود، اغلب داراى ساختار حل تمرين و رونويسى و حفظ كردن است كه هر دانش آموز با انگيزه متفاوت به انجام آن مى پردازد. برخى صرفاً براى اينكه مورد تحسين ديگران به ويژه والدين خود قرار گيرند، مى كوشند تا هر كار طاقت فرسايى را تا حد امكان به خوبى انجام داده و خود را كوشا و مسؤوليت پذير نشان دهند. گروهى هيچ انگيزه اى براى انجام تكاليف ندارند و معمولاً از اين كار شانه خالى مى كنندو يا در اثر فشار والدين و مدرسه به طور ناقص و سرسرى تكاليف خود را انجام مى دهند. عده اى از دانش آموزان با دقت و علاقه بسيار، انجام تكليف خود را شروع مى كند ولى با دلزدگى ناشى از عوامل مختلف، در به پايان رساندن آن به هر بهانه اى سرباز مى زنند و برخى نيز با اعطاى جايزه و ساير امتيازات، تن به اين كار مى سپارند. چه بسا، هيچ يك از اين دانش آموزان ، انگيزه مطلوبى براى انجام تكاليف ندارند، زيرا تحقيقات نشان مى دهد بهترين انگيزه ، يك انگيزه درونى و ميل به يادگيرى است. دانش آموزى كه به اين مرحله برسد، از يادگيرى بيشتر احساس لذت مى كند و براى جلوگيرى از فراموشى و دريافت حدود آگاهى و ناآگاهى هاى خويش به خودارزيابى مى پردازد و چنان كه براساس يافته هاى تحقيقي در دانشگاه پنسيلوانيا، تكاليف زياد خانگى، يادگيرى دانش آموزان را چندان افزايش نمى دهد و بايد معلمان را آموزش داد تا كيفيت تكاليف خانگى را افزايش دهند نه كليت آنها را.

يادگيرى يك فرايند است و براى آنكه اتفاق بيفتد به زمان و تمرين نياز دارد. اين فعاليتها بايد به نوعى تمرين شود. تكليف مدرسه مى تواند مفيد باشد اما بايد ديد چه كنيم تا مفيدتر باشد و ما را به هدف يادگيرى بهتر برساند. اين موضوعى است كه هميشه در بحث آموزش و يادگيرى وجود داشته و تا حدود زيادى نيز تغيير كرده است. تكليف مدرسه به عنوان يك قاعده در خيلى كشورها به معناى آنچه ما داريم، وجود ندارد. بسيارى، تكاليف را در مدرسه انجام مى دهند. از سوى ديگر، بخشى از اين تكليف خواهى در نظام آموزش، به خواست و انتظار والدين برمى گردد، آنها فكر مى كنند اگر تكليفى نباشد بدين معنى است كه بخشى از زمينه يادگيرى فراهم نشده. منتقدان نظام تعليم و تربيت، مدرسه را پلى براى ورود به جامعه مى دانند. بنابراين مدرسه، خود، هدف نيست بلكه راهى براى پيدا كردن مهارتهاى لازم است. نظام آموزش و پرورش به دليل عدم حمايتهاى لازم نيروهاى انسانى، انگيزش مديريت متناسب با انتظارات پيش نرفته ، دچار تعرض مى شود. آموزش و پرورش به عنوان مسؤول آموزشهاى رسمى بايد تلاش كند بين نيازهاى جامعه و خانواده و فرد تعادلى ايجاد كند. مهمترين كار در اين بخش، كيفيت بخشى نيروى انسانى، ايجاد انگيزش و وجود فضاهاى مناسب در مدارس است. فضاهاى جديدى كه با تغيير روشهاى آموزشى بتوان از آنها استفاده كرد، روشهاى فعال تدريس و چينش كلاسها به يك شكل جديد به كيفيت كارمى افزايد.

يك تكليف سنگين و طاقت فرسا مى تواند مضر باشد به ويژه اگر متناسب با استعداد دانش آموز و در راستاى تقويت دانش آموز هم نباشد. چنين چيزى ايجاب مى كند تكليف سبك، كوتاه و متناسب با استعداد و علايق فردى و شرايط و توانايى خانواده باشد. محيط آرام و امكانات كمكى مى تواند شرايط تبعيض  آميزى، بسته به تفاوت خانواده ها به وجود آورد. يكى از ويژگى هاى معلمان خلاق براى هر درس اين است كه روش‌هاى گوناگون را در نظر مى گيرند، همه فراگيران با يك روش ياد نمى گيرند. فردى قوه شنيدارى قوى ترى دارد و كس ديگرى از طريق تمرين كردن، نتيجه بهترى مى گيرد. با توجه به تفاوت هاى فردى و فرهنگى- اجتماعى نمى توان گفت يك روش كاملاً درست است. بنا بر اين بايد ويژگى هاى يك تكليف خوب را دانست. تكليف مى تواند در مدرسه انجام شود و فعاليت هايى كه در مورد يك مدرسه اتفاق مى افتد ممكن است جاى ديگر متفاوت باشد. سپس آن كه بسته به شرايط فرهنگى و اجتماعى خانواده تكليف داده شود، به زبانى ديگر ما نيازمند ساختار شكنى و ابداع روش هاى نو هستيم. ارتقاى حرفه اى معلمان و اصلاح نگرش مديران، زمينه مناسبى براى رشد دانش آموزان فراهم مى كند.